مشاوره خصوصی علیرضا افشار
انگیزشی کنکور

جنان هلالی‌راد دختری که با وجود کم بینایی در کنکور پزشکی پذیرفته شد

سرگذشت دختر نابغه و پرتلاش جنان هلالی راد در کنکور 1402

جنان هلالی‌راد برای رسیدن به آرزوهای خود مقابل تمام مخالفین خود ایستاده، از جمله مدیر مدرسه‌ و معلمانی که در آبادان و خرمشهر، با ثبت‌نام وی در مدرسه نمونه دولتی و تحصیل او در رشته تجربی مخالف بودند و جنان با تمام تلاش با آنان صحبت کرده تا مدیران کتابخانه رودکی که جنان رای زنی های زیادی با آنان داشته و حتی سال گذشته هنگام کنکور تا تهران آمده و در ساختمان سازمان سنجش خواسته‌های خود را بیان کرده است.

جنان حتی در این روزها به اتاق مدیران دانشگاهی و مدیران وزارت علوم می رود تا برای ثبت‌نام خود در رشته‌ای که در کنکور ۱۴۰۲ قبول شده، رضایت آنان را جلب نماید.

او سال‌ها جنگیده و اکنون می گوید امکان ندارد از حق خود کوتاه بیاید و در رشته دیگری به جز رشته پزشکی، تحصیل نماید.

شرایط چشمان جنان به چه صورتی است؟

جنان نابینای مطلق نیست و هنوز رنگ‌های سیاه و سفید و همچنین بازی نورها و سایه را می تواند ببیند.

در سال های کودکی ۳۰ درصد بینایی داشت و برای رفتن به اتاق معاینه چشم پزشکی، به او قول ژله‌ و خوراکی‌های رنگارنگ را می‌ دادند.

سری به بیوگرافی جنان هلالی‌راد بزنیم!

جنان در سال ۱۳۸۴ در آبادان به دنیا آمد و به طور مادرزادی مشکل شبکیه چشم داشت که یکی از پزشکان به دلیل لرزش چشم‌های کودک، متوجه وجود این مشکل در جنان شد و به خانواده جنان توصیه کرد تا معاینات بیشتری روی چشم های جنان انجام شود.

از سه ماهگی رفت و آمد های جنان به همراه خانواده به مراکز درمانی مختلف شروع شد چون شبکیه چشم کودک هنوز تشکیل نشده بود و این معاینات پزشکی تا همین روزها نیز ادامه دارد.

پس از پیگیری بسیار توسط خانواده جنان در بیمارستان شرکت نفت به جنان گفتند درمان مشکل او هنوز کشف نشده و باید تحت نظر پروفسور باشد، بنابراین به دکتر مرادیان ارجاع داده شد تا تحت نظر قرار بگیرد.

جنان در مورد میزان علاقه‌اش به رشته پزشکی می‌گوید

من به عنوان کودکی که در بیمارستان بزرگ شده ام و تحت جراحی‌های مختلفی قرار گرفته ام، همین عاملی شد تا از دوران کودکی به درس زیست‌شناسی و فضای بیمارستان علاقمند شوم و این تمایل در مدرسه تقویت شد و به نظرم مهم‌ترین عامل برای تمایل به این رشته، پزشکم و رفتار او بود.

رفتار خوبِ دکتر مرادیان با من که از اساتید دانشگاه هم هستن و همیشه به درمان من امیدوار بود و هست.

ایشان می‌گفت به زودی سلول های بنیادی به نتیجه می‌رسند و چشم‌های تو هم از با استفاده از سلول های بنیادی درمان خواهد شد و بینایی تو درست خواهد شد.

همچنین پرسنل بیمارستان هم رفتار خوبی با من داشتند و حتی الان نیز به عنوان کودکی که در آن بیمارستان بزرگ شده است همه من را می‌شناسند.

من هیچ‌ وقت ترسی از محیط بیمارستان یا معاینه و بیهوشی نداشتم زیرا از دوران کودکی در رفت‌ و آمد به بیمارستان بودم و به محیط آنجا عادت داشتم.

زمانی که متوجه شدم می‌خواهم مسیر پزشکی را به‌طور جدی ادامه دهم، دوران راهنمایی و در کلاس نهم بود که تصمیم گرفتم با وجود تمام مخالفت‌ها به رشته علوم تجربی بروم، چون به فیزیولوژی بدن بسیار علاقمند بودم، همچنین عاشق ریاضی و علوم بودم ولی در آن زمان هنوز به رشته پزشکی فکر نمی‌کردم تا زمان کنکور که این رشته برای من تبدیل به اولویت شد.

جنان در مورد رفتار بچه ها در مدرسه عادی می گوید!

جنان در سن ۵ سالگی برای آشنایی با فضای مدرسه به مدرسه استثنایی در آبادان فرستاده شد، در آن مدرسه بچه‌ها از هر نوع معلولیتی از نظر فیزیکی و ذهنی در آن درس می خواندند.

جنانِ ۵ ساله هنوز خیلی کوچک بود و نمی توانست معنای تفاوت‌ها را کند، به همین دلیل از فضای مدرسه استثنایی آبادان ترسید و روحیه بسیار بدی پیدا کرد.

با این حال وی با مدیر مدرسه روابط دوستانه داشت و به همین دلیل به او می‌گفتند: جاکلیدی مدیر.

اثرات مدرسه استثنایی بر روحیه جنان

جنان دختری بود که خیلی زودتر از بقیه بچه‌های هم سن خود زبان باز کرده بود و حتی جمله‌ بندی‌های او از همان ابتدا کامل بود، همچنین جنان اهل معاشرت بود و زیاد صحبت می‌کرد و دختر سر زنده ای بود، اما در مدرسه استثنایی به قدری ترسیده بود که دیگر حتی حرفی نمی زد و به‌ شدت آرام و گوشه‌گیر شده بود، به همین دلیل والدین او رفت و آمد زیادی کردند تا او را برای کلاس اول دبستان به مدرسه عادی بفرستند.

جنان می گوید تا پیش از او هیچ کودک استثنایی برای دوره ابتدایی به مدرسه عادی نرفته بود، حتی مادرش تا اهواز هم رفته بود تا مجوز تحصیل جنان در مدرسه عادی را بگیرد و جنان به مدرسه استثنایی نرود و درنهایت وی به عنوان اولین دانش‌آموز استثنایی در کل کشور به مدرسه ابتدایی عادی درس رفت و درس خواند.

رفتار دیگر بچه ها با جنان در مدرسه عادی

جنان میگوید در مدرسه عادی، هیچ رفتار بدی از بچه‌ها ندیدم و به من کم‌ محلی نکردند چون خودم به‌ شدت اجتماعی بودم و همیشه اول از همه دوست پیدا می‌کردم.

دوستانم درباره بینایی‌ام از من سوال می‌پرسیدند و بدون اینکه ناراحت شوم، برای آن ها توضیح می‌دادم که مثلا چه چیزهایی را می توانم ببینم.

در واقع همین در اجتماع بودن، باعث شد تا اعتماد به نفس من بالا برود و هیچ‌ وقت از آن زمان تصویری گوشه‌گیر در ذهنم ندارم و مادرم نیز بسیار همراه من بود و درس‌ها را با من کار می‌کرد، به همین دلیل معلم‌ها تفاوت خاصی در من با بچه‌های دیگر مشاهده نمی کردند، خط بینایی را یاد گرفتم و همواره جزو دانش‌آموزان ممتاز بودم.

در کنار درس و مدرسه به عنوان دانش‌آموز و با همراهی مادرم، شعرهای کوتاهی نیز می‌گفتم و با وجود اینکه نابینای مطلق نبودم به عنوان شاعر روشندل آبادان و خرمشهر شناخته شده بودم و حتی روی صحنه شعرهایم را اجرا می‌کردم و من را با عنوان شاعر روشندل می‌شناختند، همین موفقیت ها نیز اعتماد به نفس من را بالا برده بود.

تفاوت اصلی جنان با سایر دانش‌آموزان استثنایی

تفاوت مهم جنان با دیگر دانش آموزان استثنایی همین بود که به مدرسه عادی رفته بود و در جامعه حضور داشت و حتی رفتار جامعه با وی بسیار عادی بود و چون ارتباط خیلی خوبی با بقیه داشت بنابراین جامعه‌گریز نشد.

جنان هلالی راد نابغه ی سختکوش ایرانی

یادگیری خط بریل توسط جنان

زمانی که جنان کلاس اول را که تمام کرد، از طرف مدرسه استثنایی به خانواده وی پیشنهاد شد که دخترشان همزمان با یادگیری خط بینایی، خط بریل را نیز یاد بگیرد و در آینده به چشم‌های او فشار وارد نشود.

مادر جنان تمام دستورالعمل‌های ویژه آموزش خط بریل را یاد گرفت و در مدت یک ماه خواندن و نوشتن خط بریل را به دختر کوچک ۸ ساله‌ خود آموزش داد و همین امر باعث شد تا جنان هم به خط بینایی و هم بریل مسلط شود.

جنان می گوید: مادرم روی کتاب ادبیات فارسی یا قرآن درس‌ها را به صورت بریل هم می‌نوشت تا به آن عادت کنم، پس از اتمام کلاس دوم ابتدایی و انجام جراحی که باعث کم شدنِ بینایی من شد، دیگر نتوانستم درشت بنویسم و حتی بخوانم، درس‌ها را با خط بریل می‌خواندم و می‌نوشتم اما در صورتی که از من می‌خواستند، به خط بینایی بنویسم می توانستم بنویسم، اما در واقع رد مداد را لمس می‌کردم به این معنی نیست که نوشته‌ها را ببینم چون از آن سن به بعد دیگر نوشته‌ها را نتوانستم ببینم.

مهاجرت خانواده جنان از آبادان به خرمشهر بخاطر مدرسه

خانواده جنان تا زمانی که دخترشان کلاس چهارم بود در آبادان زندگی ‌می کردند ولی پس از اتمام کلاس چهارم به دلیل شرایط تحصیلی جنان به خرمشهر رفتند، ماجرا از این قرار بود که برای پایه سوم ابتدایی مدیر مدرسه به خانواده او گفته بود برای پایه سوم دیگر نمی‌تواند دخترشان را ثبت‌نام کند و دلیل او این بود که کلاس‌ها در طبقه دوم بودند و مدیر می‌ترسید که حین بالا و پایین رفتن از پله‌ها اتفاقی برای جنان بی افتد.

اصرار خانواده جنان به مدیر مدرسه فایده نداشت و آن ها مجبور شدند به مدارس زیادی سر بزنند تا جنان بتواند درسش را ادامه دهد، اما بیشتر مدرسه‌ها او را به دلیل شرایطی که داشت نمی‌پذیرفتند.

بنابراین آن ها توانستند مدرسه‌ کوچکی را در آبادان پیدا کنند و مدیر آن مدرسه برای تحصیل جنان در آنجا رضایت داد و کلاس سوم و چهارم را در آنجا درس خواند اما متاسفانه کلاس پنجم را نداشت، لذا پس از آن در خرمشهر مدرسه‌ای پیدا کردند که با شرایط جنان مشکلی نداشت بنابراین به خرمشهر مهاجرت کردند.

ثبت نام جنان در کلاس چرتکه

همزمان با کلاس سوم دبستان جنان را در کلاس چرتکه ثبت‌نام کردند، برای یادگیری چرتکه نیز موفق بود و حتی چرتکه باعث علاقه بیشتر او به ریاضی شد اما به دلیل برگزاری کلاس‌ها در تهران دیگر نتوانست آن را ادامه دهد.

نقش مادر جنان در موفقیت های او

جنان در دوران تحصیل همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بود و همواره آن موفقیت را نتیجه پیگیری‌ها و رسیدگی‌های مادرش می‌داند. همین کمک‌ها و پیگیری‌های مادرش باعث شد جنان در آزمون مدرسه نمونه دولتی قبول شود.

جنان در مورد قبولی خود در آزمون مدرسع نمونه دولتی می گوید: در پایه هفتم به عنوان نخستین دانش‌آموز با شرایط خاص، آزمون دادم و قبول شدم که ابتدا مدیر مدرسه مخالفت کرد و فکر می‌کرد نمی‌توانم.

او می‌گفت این دانش‌آموز در چنین فضایی می‌شکند، من رفتم با او حرف زدم و گفتم نگران نباشید، متوجه شرایط خودم هستم و کاملا با سایر دانش آموزان کنار می‌آیم و اتفاقی برای من نمی‌افتد.

معلم ریاضی جنان خیلی تعجب کرده بود و می‌گفت که نمی‌دانم چطور با جنان کار کنم، بنابراین او به همراه مادرش با معلم ریاضی صحبت کردند و گفتند نگران نباشید و درست است که جنان تخته را نمی‌بیند اما آن چیزی که می‌گویید را می‌تواند تصور کند.

جنان می گوید: پس از دو سه جلسه دبیرها من را شناختند و تا کلاس نهم شاگرد ممتاز مدرسه بودم، در آن زمان دیگر وابستگی من به خط بریل کمتر شده بود چون امتحاناتم را تئوری می‌دادم و سوالات علوم و ریاضی را ذهنی حل می‌کردم.

امتحان دادن جنان به چه صورت بود؟

معلم سوال را می‌خواند و جنان جواب را می‌گفت و معلم وارد برگه می‌کرد.

جنان می گوید از کلاس هفتم به بعد کتاب علوم، اجتماعی و هدیه‌های آسمانی را به خط بریل نداریم و فقط تا کلاس ششم همه کتاب‌ها به خط بریل چاپ می‌شوند اما بعد از کلاس ششم فقط ادبیات، ریاضی، زبان و عربی به خط بریل چاپ می‌شوند.

انتخاب رشته مدرسه جنان هلالی راد

وی می گوید سال نهم تصمیم گرفتم به رشته علوم تجربی بروم و دبیرهای مدرسه در آن سال‌ها بسیار رفتار خوبی با من داشتند و نگاهم نسبت به ریاضی و علوم بهتر شده بود، هر چند که از قبل هم به این دروس علاقه داشتم ولی چنانچه معلم ها با من خوب رفتار نمی‌کردند شاید این رشته را انتخاب نمی‌کردم.

معلم ها بسیار تشویقم کردند که تصمیم گرفتم در حالی که معدلم هم بیست بود به رشته علوم تجربی بروم، وقتی تصمیم خود را به آموزش و پرورش و مدرسه استثنایی اعلام کردم، آن ها بسیار مخالفت کردند به این دلیل که تا آن زمان هیچ دانش‌آموز استثنایی با شرایطی که من داشتم رشته علوم تجربی را انتخاب نکرده بود و همه در رشته انسانی رفته تحصیل کرده بودند، چون درس‌های رشته تجربی نیاز به مشاهده دارند.

آن ها به من گفتند اگر رشته تجربی را انتخاب کنی چون هیچ کتاب بریلی برای این رشته چاپ نمی شود با مشکل روبرو می شوی و چطور می‌خواهی این رشته را بدون کتاب بخوانی؟

مسئولان آموزش و پرورش از خرمشهر تا اهواز می‌گفتند اگر جنان رشته تجربی را انتخاب کند، دیگر هیچ کاری با او نداریم حتی در پایتخت هم با من مخالف بودند اما من چون به علوم و ریاضی علاقه داشتم، به آن ها می‌گفتم نمی‌خواهم در سن سی سالگی، بگویم می‌توانستم راهی را ادامه دهم اما تلاش نکردم.

نمی‌خواستم پشیمان شوم و دوست داشتم علاقه‌ام را دنبال کنم، چون خانواده ام پشتیبانی‌ام می کردند و به انتخابم احترام می گذاشتند.

جنان کتاب‌های تجربی را خودش به بریل نوشت!

جنان از زمانی که به خاطر دارد به همراه خانواده در حال جنگ برای هدف هایش بوده است و این روحیه جنگجو بودن در مقابل محدودیت‌ها را از پدر و مادر مادر دارد.

جنان می گوید: هیچ‌ وقت یاد نگرفتم که محدودیت در امکانات باعث توقفم شود و خانواده‌ام هیچ‌ وقت تصمیم خود را به من تحمیل نکردند و من هر تصمیمی که گرفتم حامی من بودند، همیشه در هر مرحله ای از زندگب گفتند تصمیم خودت چیست؟

من هر تصمیمی که بگیرم خانواده‌ام حامی و پشتیبانم هستند، پدر و مادرم من را دست‌کم نگرفتند و هرگز نگفتند که به خاطر شرایط محدودیت داری، بلکه باعث شدند بی‌پروا بزرگ شوم و بخاطر نبودن امکانات و محدودیت‌هایی که دارم نترسم و هر نیازی داشتم برآورده کردند.

جنان می گوید مادرم همیشه برای من جنگیده تا احساس کمبودی در درون خود نداشته باشم، من نیز این را یاد گرفتم.

حتی در زمان قبول شدن در آزمون مدرسه نمونه دولتی، رفتم با مدیر مدرسه صحبت کردم تا او را قانع کنم و با تمام مخالفت‌ها رشته تجربی را انتخاب کردم و مجبور بودم تا کتابخانه رودکی تهران بروم تا با هزینه خود کتاب‌های رشته تجربی را با خط بریل چاپ کنیم، یک صبح تا ظهر با مادرم تلاش کردیم تا اجازه ملاقات با رییس کتابخانه داده شود.

زمانیکه با رئیس کتابخانه رودکی صحبت کردیم، او سعی کرد من را متوقف کند، رئیس و منشی‌اش به من می‌گفتند: نمی‌توانی این کار را انجام دهی، از دانش‌آموزان عادی عقب می‌افتی، الان جَوزده هستی و مقصر خانواده‌ تو هستند که به تو اجازه چنین کاری می‌دهند.

رییس کتابخانه رودکی خودش نیز شخص نابینا بود اما سعی می‌کرد درباره نبود امکانات صحبت کند و من را منصرف کند و منشی رئیس کتابخانه نیز مدام از نبود کتاب و اینکه نمی‌شود آنها را چاپ کرد برایم می گفت، اما درنهایت به اندازه ای حرف‌های عجیب و غریب شنیدیم که اشک‌ من و مادرم درآمد.

من با اینکه اشکم در آمده بود، گفتم من تصمیم خود را گرفتم و نیازی نیست مرا قانع کنید، چون علاقه‌ام همین است، پس به خرمشهر برگشتیم و به همراه خانواده کتاب‌های رشته علوم تجربی را به بریل تبدیل کردیم.

به این صورت که خانواده ام کتاب ها را می‌خواندند، صدای‌شان را ضبط می‌کردند و من تمام کتاب‌ها را به بریل می‌نوشتم و ریاضی و حتی فیزیک را هم ذهنی می‌خواندم.

روحیه جنگجویانه‌ جنان چگونه تقویت شد؟

جنان برای رفتن به کلاس دهم یک‌ بار دیگر در آزمون نمونه دولتی شرکت کرد و نفر نخست آزمون شد و این‌ بار مدرسه از او استقبال کرد و به مادرش گفته بودند، مگر می‌شود نفر اول آزمون را ثبت‌نام نکنیم؟ ما فقط منتظر هستیم جنان بیاید تا او را دیدار کنیم.

جنان می گوید در آن مدرسه بود که به من انرژی داده شد و نه تنها روحیه جنگجویانه‌ من کم نشد بلکه بیشتر هم شد، در آن مدرسه به من می‌گفتند تو برای رشته پزشکی هستی و مطمئن باش که به هدف خودت می‌رسی.

من در آن زمان از بدن اطلاعات زیادی داشتم ولی هدفم پزشکی نبود، فقط هدفم بالاترین رشته‌ها در علوم تجربی بود.

گلایه جنان از این موضوع که هیچ‌کس سر قولش نماند

جنان توانست با کسب رتبه ۴ هزار در رشته پزشکی دانشگاه آبادان قبول شود، او حتی برای شرکت در کنکور سراسری نیز هیچ کتاب تستی به خط بریل نداشت و در کلاس کنکور هم شرکت نکرد، اما به این دلیل که سطح مدرسه نسبتا بالا بود، بنابراین خواندن درس‌ها در سطح مدرسه، باعث شد تا دانش او برای شرکت آزمون سراسری بالا برود.

جنان می گوید: معدلم تا سال دوازدهم بیست بود!! چون سعی می‌کردم درس‌ها را عمیق یاد بگیرم و زمانیکه درس را کامل یاد می‌گرفتم سپس سوال‌های تستی و تشریحی را حل می‌کردم.

جنان به این موضوع اشاره می کند که همان زمان نیز برای بسیاری سوال پیش آمده بود که برای کنکور چطور می‌توانم بدون کتاب تست درس بخوانم و در آزمون شرکت کنم؟

او در جواب به این سوالات می گوید: چندین بار پیش از برگزاری کنکور سراسری به تهران آمده و به سازمان سنجش مراجعه کرده بود و با مدیران درباره شرایط آزمون صحبت کرده بود.

برای ثبت‌نام کنکور، گزینه نیاز به دفترچه بریل و منشی را پر کرده بود و در سازمان سنجش نیز دوباره شرایط خود را توضیح داد، آنها او را مطمئن کردند که به وعد‌ه‌شان درباره دفترچه بریل و منشی عمل می‌کنند ولی متاسفانه به وعده خود عمل نکردند.

شرایط جنان در جلسه کنکور

جنان در جلسه کنکور نه‌ تنها دفترچه بریل نداشت بلکه منشی که او را همراهی می کرد هم رشته‌ با جنان نبود و دکترای شیلات داشت و به درس‌های رشته علوم تجربی تسلطی نداشت.

منشی با اینکه سعی می کرد سوالات را برای جنان بخواند اما به دلیل که نمودارهای فیزیک و زیست‌ شناسی و زمین‌ شناسی و معادلات شیمی و … تخصصی هستند و همچنین به خاطر کمبود امکانات، بسیاری از تست های کنکور را سر جلسه از دست داد و سازمان سنجش سر قول خود به جنان نماند.

جنان در ادامه می گوید: با خود گفتم دیگر تمام شد و برایم مهم نیست، در حالیکه او بسیار دوندگی کرده بود ولی هیچ‌ مسئولی به وعده خود عمل نکرد و من با تمام کمبود امکانات خود را به اینجا رساندم ولی وقتی به وعده های خود عمل نمی کنند و مرا نادیده می گیرند دلیلی ندارد که خود را ناراحت کنم.

در حالیکه مادرم خیلی ناراحت شده بود ولی من گفتم یک سال دیگر را برای نبود امکانات تلف نخواهم کرد و به وسیله سوابق تحصیلی به دانشگاه می‌روم چون معدل کل من ۱۹ و ۷۵ صدم بود و سوابق خوبی داشتم اما وقتی نتیجه آمد رتبه‌ام چهار هزار بود.

در حالیکه من سوالاتی را که به علت نداشتن دفترچه بریل و منشی متخصص از دست داده بودم، اما چون به سوالاتی که پاسخ داده بودم درست بود و نمره منفی نداشتم و از طرفی سوابق تحصیلی بسیار خوبی داشتم، بنابراین بخاطر از دست دادن یکسری تست، رتبه‌ام پایین خراب نشد و پس از اعلام نتایج دوباره انرژی گرفتم در حالی که با توجه به شرایطی که در کنکور پیش آمده بود، همهاز جمله خودم فکر می‌کردیم که قصه جنان دیگر تمام شده است، حتی وقتی از من درباره‌ کنکور می‌پرسیدند، قبل از هر جوابی می‌گفتم در حق من بی‌عدالتی شد.

انتخاب رشته کنکور سراسری جنان

جنان پس از اعلام نتایج برای رشته‌های پزشکی، داروسازی و دندان‌پزشکی مجاز به انتخاب رشته بود، بنابراین با کمک خانم مشاوری که برای انتخاب رشته به وی معرفی شده بود، تصمیم گرفت که رشته‌ پزشکی در تهران، شیراز و آبادان را به عنوان اولین گزینه‌ها انتخاب کند.

جنان می گوید در همان زمان انتخاب رشته تحقیق کرده بود و متوجه بود که امکان ثبت‌نام در رشته پزشکی برای او وجود ندارد، اما او نمی‌خواست حق انتخاب رشته پزشکی را از خود بگیرد.

او می گوید: پدر و مادرم گفتند حق انتخاب را از خودت نگیر و جا نزن، رشته خوب را از دست نده و انتخاب کن.

چنانچه قبول شدی، حداقل مدرکی وجود دارد که قبول شده ای ولی اجازه ندادند ادامه تحصیل بدهی و جنان امیدوار بود اگر قبول شد با رسانه‌ای شدن، مشکل او حل شود.

خانواده او با این پیشنهاد، روحیه جنگجویی جنان را تقویت کردند و بنابراین برای انتخاب رشته اولویت اول را پزشکی و داروسازی و پیراپزشکی تهران، شیراز و بعد پزشکی آبادان انتخاب کرد.

اعلام نتایج کنکور ۱۴۰۲

صبح روزی که نتایج کنکور اعلام شد، بسیاری از دبیرها و حتی افرادی که مخالف تحصیل جنان در رشته علوم تجربی بودند به او پیام دادند و جنان با دریافت آن پیام ها، متوجه قبولی‌ خود در کنکور شد.

جنان می گوید: امسال برای کنکور سال عجیبی بود، هم از نظر انتخاب رشته و هم از نظر زمان و نحوه اعلام نتایج، من اصلا نمی‌دانستم نتایج کنکور اعلام شده، پس از دریافت پیام‌های مختلف به خواهرم گفتم نتایج را ببیند، او به من گفت که پزشکی قبول شده‌ام.

پدر و مادرم پس از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند و آن لحظات را، هیچ‌گاه در زندگی‌ خود تجربه نکرده بودم.

من مسابقات زیادی شرکت کرده و مقام آورده بودم ولی هیچ‌کدام از آن ها تاثیری که اعلام نتایج کنکور داشت را نداشتند.

صحبت های جنان در مورد قبول نکردن وزارت علوم و مهاجرت از ایران

جنان به همراه خانواده خود در این مدت تحقیق کردند و متوجه شدند که قبل از او، شش نفر دیگر نیز در کشورهای دیگر با این شرایط، مدرک پزشکی دریافت کرده‌اند، آخرین نفر هم یک خانم انگلیسی است که نابینا و ناشنوا است و در دوره کرونا مدرک خود را در این رشته گرفته است و آنان نه تنها در کشور خود مانعی برای پیشرفت ندارند بلکه از طرف دولت‌ها حمایت می‌شوند و حتی نام‌ آن ها در کتاب‌های سمبل اراده هم ثبت می‌شود چون به هر حال رشته سختی است.

جنان در ادامه می گوید: بنابر تحقیقاتی که انجام داده ایم متوجه شده ایم که مانع جهانی وجود ندارد، ضمن اینکه الان آقای فرزاد طیباتی را با شرایط من در ایران داریم که در ایران اقتصاد خوانده اما وقتی به امریکا رفته در آنجا پزشکی خوانده است و اکنون با مدرک کایروپراکتیک در تهران مطب دارد.

الان که متوجه شدم مانع جهانی برای افرادی مانند من برای تحصیل در رشته پزشکی وجود ندارد، جنگجو بودن خود را حفظ می‌کنم و عقب نشینی نمی کنم، خانواده من نیز انرژی زیادی دارند و می‌گویند: تا اینجا جنگیدی بنابراین جا نزن.

من هم می خواهم تلاش کنم تا هفتمین نفر در سطح جهانی، یک ایرانی باشد تا حتی به استثنا هم که شده من این رشته را بخوانم.

بنابراین تمام تلاش‌ خود را کرده ایم که از وزارت علوم، اجازه بگیریم، باید صبر کنیم تا ببینیم حرف آخر آنها چیست ولی هنوز قبول نکردند فقط امیدواریم قبول کنند.

جنان می گوید: تمام تلاش خود را به کار می گیرم که قبول کنند ولی اگر قبول نکنند مجبورم به دنبال مدرک زبان باشم تا از ایران بروم و در کشورهای دیگر پزشکی بخوانم.

جنان و آموزش زبان انگلیسی

جنان هلالی راد در حال حاضر زبان انگلیسی را در سطح قابل قبولی آموزش دیده است و همزمان به صورت خودخوان و از طریق یوتیوب در حال یادگیری زبان‌های فرانسه و آلمانی نیز می باشد، چون به دلیل شرایط خاصی که دارد، امکان حضور در آموزشگاه‌های زبان برای او وجود ندارد.

جنان و استعداد نویسندگی

جنان در این سال ها علاوه بر پرداختن به ریاضی و علوم و زیست‌شناسی، ادبیات نیز کار کرده و در دو سال گذشته نیز رتبه اول داستان‌ نویسی در منطقه را آورده است.

او می گوید: عاشق ارباب حلقه‌ها و هری پاتر است و همچنین به مجسمه‌سازی نیز علاقه دارد، به این صورت که در کودکی ساخت مجسمه با گِل بود ولی حالا با خمیرهای مخصوص این کار را انجام می‌دهد.

جنان و قدرت بیان او

جنان فن بیان خوبی دارد و دلیل آن را این موضوع می داند که در کودکی کارتن‌های زیادی را تماشا کرده و روی فن بیانش تاثیر گذاشته است.

جنان و نقطه ضعف های او

شاید بشود گفت لجبازی وجه منفی آن روحیه جنگجویانه باشد که اطرافیان درباره‌ او می گویند و از آن به عنوان یک نقطه ضعف یاد می شود اما او معتقد است که همین روحیه او را تا این مسیر آورده است.

جنان در مورد این موضوع می گوید: خیلی‌ها می‌گویند جنان اگر تصمیم بگیرد دیگر به حرف هیچ‌ کس گوش نمی‌دهد و لجباز است، این روحیه من به خاطر پدر و مادرم بود که همیشه به تصمیمات من احترام می‌گذاشتند.

همه می‌گویند هیچ‌ کس نمی‌تواند نظر او را تغییر دهد بلکه او نظر دیگران را عوض می‌کند، حتی می‌گویند جنان تند و تیز حرف می‌زند و حرف‌هایش را رک می‌گوید و معتقدند بعضی وقت‌ها این کار، خوب نیست.

یا می‌گویند جنان غرور خاص خود را دارد، اما من این غرور را باعث قوی شدن خودم می‌دانم.

درست است که می‌گویند جنان یک‌دنده یا لجباز است و به حرف کسی گوش نمی‌دهد اما من به اندازه ای، به مسیری که در آن هستم فکر کردم که کسی نتواند متوقفم کند.

در این دو هفته، خیلی‌ها گفتند به جای این کارها وکالت بخوان چون فن بیانت خوب است ولی وکالت و حقوق مورد علاقه من نیست و حتی اگر بهترین وکیل دنیا هم بشوم باز از خودم راضی نخواهم بود.

جنان و اصرارش برای خواندن رشته پزشکی

او بارها تکرار می‌کند که عقب نشینی نمی کند و کوتاه نخواهد آمد و رشته دیگری نخواهد خواند.

حتی صدا و سیمای استان هم گزارشی درباره جنان کار کرد و به گفته خود او صحبت‌های من طوری گلچین شده بود که اگر کسی من را نشناسد فکر می‌کند با این موضوع کنار آمده‌ام و پذیرفته‌ام که به سراغ رشته دیگری بروم درحالی که امکان ندارد کوتاه بیایم.

او نابینای مطلق نیست و پزشک بارها به او گفته در آینده و حتی ممکن است حین تحصیل درمان چشم‌های او امکان پذیر شود ولی در حال حاضر حدودا ۵ تا ۱۰ درصد بینایی دارد.

جنان در میان صحبت‌های خود به هیچ عنوان شرایطی که در آن قرار گرفته را سخت ارزیابی نمی‌کند و می‌گوید: همه این سال‌ها برای او هیجان‌ انگیز بوده و این جنگیدن و سختی‌ها او را سره پا نگه داشته است.

سخنان پایانی جنان

حالا هم که متوجه شده ام مانع جهانی برای افرادی چون من برای تحصیل در رشته پزشکی وجود ندارد، جنگجو بودن خود را حفظ می‌کنم و عقب نشینی نمی کنم.

خانواده هم انرژی زیادی دارند و می‌گویند تا اینجا جنگیدی بنابراین جا نزن، من هم گفتم تلاشم را می‌کنم که هفتمین نفر در سطح جهان یک ایرانی باشد تا حتی به استثنا هم که شده من این رشته را بخوانم.

تمام تلاش‌ خود را کردم که از وزارت علوم، این اجازه را بگیرم، باید منتظر بمانم تا ببینم حرف آخر آنها چیست؟ هنوز قبول نکردند ولی امیدواریم قبول کنند.

من و خانواده ام تلاش می‌کنیم که قبول کنند ولی اگر قبول نکنند مجبورم به دنبال مدرک زبان باشم تا از ایران بروم و در کشور دیگری پزشکی بخوانم.

ویدئو مصاحبه با خانم هلالی راد

 



مرکز مشاوره تحصیلی علیرضا افشار
مشاوره تلفنی/حضوری کنکور (با شخص علیرضا افشار)
تماس تلفنی هر روز 9 الی 13 و 16 الی 20
ارسال پیام 24 ساعته در اپلیکشن تلگرام/ایتا

۰۹۳۵۸۹۶۰۵۰۳

مشاوره رایگان کنکور (عمومی)

نوشته های مشابه

9 دیدگاه

  1. عالی بود .من همیشه وقتی بیوگرافی افرادی میخونم که با وجود مشکلات زیاد موفق شدند خیلی انگیزه میگیرم.
    امیدوارم شرایط خواندن رشته پزشکی برای ایشون فراهم بشه.

  2. سلام و درود
    ممنون از شما استاد عزیز
    ایشون لیاقت پذیرفته شدن رو داشتن، براشون آرزوی موفقیت روزافزون دارم
    یه سوال؟ایشون رتبه ۴۰۰۰ منطقه شدن یا کشوری؟
    دوستم معلول شنوایی هست و با شنیدن داستان ایشون انگیزه پیدا کرده ک پزشکی بخونه چون قبلا در دفترچه سنجش صراحتا نوشته شده بود م امکان پذیر نیست
    ایا معلولین سهمیه خاصی دارن یا فقط منطقه ۳؟
    ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا